کد مطلب: 19338

قاصدک آبی!

جمعه ۱۶ مهر ۱۳۹۵

از قضا ما هم به سفارش پیامبر مهربانی ها و ائمه علیهم السلام در محبت به کودکان، و البته با چاشنی  دوست داشتنی بی ریا، با آغوش باز و گرمی فراوان از این مهمانان وروجکی استقبال می کنیم. و این چند روز و عارضه سرماخوردگی، ترک عادت و برادرزاده ها معترض.

در رسیدگی به این شکایات، شیوه را تغییر و اظهار محبت را مثل قاصدک برایشان فوت می کنم. بچه های ناقلا هم این روش را وسیله ای کرده اند برای به سخره گرفتن عمه. گاهی می خندند و می گویند: « عمه این را باد کولر برد یک قاصدک دیگر». گاهی قاصدک نامرئی را می گیرند و دست روی قسمت های مختلف صورت که جایش را تعیین کنم. خلاصه عالمی دارد این تغییر روش عمه.

این بار وقتی قاصدک را برای فاطمه فرستادم بدون اینکه جای آن را سوال کند، دستش را نزدیک کمرش برد. گفتم: عمه قاصدک را انداختی؟ گفت نه مثلا اینجا جیب است، گذاشتم داخل جیبم- یک ساعت می خندیدم وروجک هنوز سه سال ندارد چه جواب سوالی ها که ندارد-

پرسیدم : خوب چرا گذاشتی داخل جیبت؟ گفت خودت گفتی فردا نیستی گذاشته ام برای فردا!!! حیف که نمی شد به او نزدیک شوم . کاش می فهمیدیم محبت چقدر برای همه حیاتی است و از این نعمت الهی به نزدیکان و آنها که باید، دریغ نمی کردیم.

ترجمه خیلی از ناسازگاری ها، توقعات بی جا ، بداخللاقی ها ، جدال ها و ... در زندگی ها  و در هر سنی، همین محبتی است که از آنها که نباید، احتکار می شود!

صداقت