کد مطلب: 17327

طعم مادری!

پنجشنبه ۲۴ دى ۱۳۹۴

باز هم حکایت از مادر شدن و غریزه مادری است که در وجودم هرازگاهی بهانه میگیرد. مادر شدن یکی از نیاز های روانی زنان است. زنی که مادر می شود احساس تکامل و بلوغ دارد و به سمت کمال حرکت میکند و به اوج محبت کردن، عشق ورزیدن و البته دوست داشته شدن می رسد.
اوایل ازدواج دوست داشتم با همسرم هرازگاهی به مسافرت های طولانی بروم و از زندگی دونفریمان لذت ببرم اما حالا بعد از گذشت نزدیک به یک دهه از شروع زندگی مشترکمان غریزه مادری به شکل عجیبی در وجودم خودنمایی میکند به اندازه ای که طعم شیرین مادر شدن را باید در خواب هایم جستجو کنم.

بچه ها موهبت های الهی هستند و وجود آنها خواسته یا ناخواسته باعث قشنگ تر شدن زندگی میشود اما حکمت الهی اینگونه برایم رقم خورده که از داشتن این موهبت الهی محروم هستم و تنهایی هایم را با دنیای مجازی به اشتراک میگذارم چرا که جمع های خانوادگی برایم بسیار پر تنش شده است و دعاهای دست جمعی مهمانی های دور دست جمعی به بچه دار شدن ما ختم می شود. وقتی بقیه خواهر و برادرهایمان گوی سبقت را در فرزند آوری از ما ربوده اند همین ها تطبیق یافتن در جمع آنها را برایمان بسیار دشوار کرده است. خیلی از دوستان مشترکمان را بابت این قضیه ترک کردیم چون وجه اشتراکاتمان بسیار کمرنگ شده بود.

وقتی در وب گردی هایم علت فرزند آوری زوج های جوان را مطالعه کردم انگیزه های آنها را در چند سطر برایتان خلاصه وار ذکر میکنم:

1- نوه آوردن برای والدین: این سخن مختص افرادی است که استقلال فکری نداشته و کماکان نیازمند تایید از سوی والدین خود میباشند. بهتر است اینگونه زوج ها برای خودشان زندگی کنند.

2- کسی باشد که در دوران سالخوردگی عصای دستمان باشد: این طرز تفکرهم ترس از پیری را آشکار میسازد. نگرش والدین سوء استفاده گر و خودخواه به فرزندانشان.

3- بارداری و زایمان از تجارب زندگی هستند: بهتر است از این تجارب خودخواهانه صرفنظر کرده و از سایر تجارب زندگی لذت ببریم.

4- جبران مشکلات کودکی: این افراد آرزوها و تخیلات سرکوب شده خود را با بچه دار شدن و با برآورده ساختن تمام نیازهای فرزندشان (در واقع نیازهای کودکی خودشان) تسکین میبخشند. در واقع قصد دارند الگوی یک پدر و یا مادر خوب را به جامعه و اطرافیان خود نشان دهد.

5- همسرم خواهان بچه است: تحکیم رابطه و ترس از دست دادن همسردر واقع استفاده ابزاری از فرزند.

6- بدون فرزند ارکان خانواده سست میگردد: نشانگر عدم امنیت اجتماعی در فرد است. که بهتر است با ارتباطات دوجانبه موثر روابط خود را استحکام بخشید.

اما به نظر من کیفیت خوب روابط زندگی بسیار بیشتر از صرفا بچه دار شدن می تواند به کاهش احساس آسیب پذیری و افسردگی در دوران کهولت و تنهایی تاثیر بگذارد.

7- بچه نمک زندگی است: برای مقابله با زندگی یکنواخت و کسالت بار خودشان از کودکان به عنوان ابزار سرگرمی استفاده میکنند.باید این را درک کنیم که کودکان ابزار سرگرمی ما نیستند.

اما انگیزه ای که بیشتر از همه این موارد روحیات من را درگیر خود کرد "مادر شدن آرزوی هر زنیست "
مادرو پدر شدن کار بسیار آسانی است اما پدری کردن و مادری کردن کاری بسیار دشوار.

پس شاید مفهوم این حدیث  که بهشت زیر پای مادران است را بتوانیم این گـونه بـاز گویی کنیم: "بهشت زیرپای زنانیست که بـرای فــرزندان حقیقی یا خوانده خود مادری می کـنـند." هـر زن بـچه داری شـایسته نام مادری نیست. پیش از آنکه اقدام به بچه دار شـدن کنـیم بـهـتر است ببینیم صلاحیت این کار را داریم یا خـیر. ما باید از مـال، دانـش و بـلـوغ جســمی، اجتماعی و هیجانی کافی برخوردار باشیم تا بتوانیم نیازهای فرزند خود را از لحاظ مادی، معنوی و فکری تامین کنیم.

برای مادر شدن نیار به بچه دار شدن نیست کودکان بی سرپرست بسیاری منتظر مهر مادرانه ما هستند کودکانی که به خاطر نداشتن پدر و مادر یا عدم صلاحیت آنها در نگهداری از کودکشان در مراکز شبانه روزی و در رویای داشتن یک خانواده به سر میبرند.
به امید آنکه طعم شیرین مادری کردن را با تمام اعضای وجودم لمس کنم.

کوثر نور